رادیو منا

آشتی با زمین

رادیو منا

آشتی با زمین

مجموعه ها (collections)

                           
مجموعه ها همیشه یادگار دورانی از زندگی آدمند. مجموعه تمبر، فیلم، موسیقی، عکس های قدیمی و خلاصه هر چیزی که در دوره ای از زندگی برایمان جذاب بوده اند، گاهی مجموعه ها اجتناب ناپذیر یکجا جمع می شوند مثل دندانهای من! به هرکدامشان که نگاه می کنم خاطره دندانپزشک زمان خودش برایم تداعی می شود، هرکدام روزگاری از زندگی من را با خاطرات دور و برش یادآور می شوند. میخواهم برایتان از خاطرات دندانی ام بگویم. اصلا دندان چیز عجیبی است. خیلی ها حتی نمی دانند چند تا دندان دارند و بعضی ها آمار سال پر کردن و عصب کشی شان را هم دارند. بعضی ها هم از شانس کجشان جنس دندانهایشان ارثی خوب نیست و هرچه که سعی می کنند بهشان رسیدگی کنند و مدام نخ بکشند و بهترین خمیر دندانهای دنیا را به پایشان بریزند باز هم در یک لحظه دردناک شاهد فروپاشیدگیشان می شوند. پس خوشا به سعادت آنهایی که ژن دندانی خوبی دارند. هرچند آنها داستان های دندانی زیادی ندارند که برای دوستانشان تعریف کنند. من از آن جمله آدم های خوشبختی هستم که تا دلتان بخواهد داستان دندانی دارم. می خواهم گهگاهی برایتان قصه هایش را بگویم.
پ.ن: ای کسانی که با خواندن این نوشته در دل آه کشیدید بدانید و آگاه باشید که تنها نیستید...

Collections always recall memories of some parts of our lives, stamps, movies, music records, old photos and anything that used to fascinate us one day. Although some collections are inevitably with us, like my teeth!  Looking at any of them reminds me the dentist and that time of my life with memories around. I want to tell you "toothy stories" here!  Teeth are weird .some people even don't know how many teeth they have and some others know any detail about them. Unlucky people have bad genes in teeth, the more they care about them, floss them; buy them the most famous toothpastes on the earth, the less they achieve! No use! In a gloomy moment it would happen, your tooth breaks! So you are lucky if you have good genes in your teeth.

But these lucky people have no "toothy story" to tell.

By the way I am one of the luckiest ones in having "toothy stories" and I have decided to share it with you here in future posts.

PS: If you are the one who sighed during reading this post believe me that you are not alone anymore…   

نظرات 5 + ارسال نظر
خواننده خاموش تو دوشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 09:26 ق.ظ

من آه نکشیدم یاد بچگی ها افتادم که خیلی از آمپولش می ترسیدم طوری که عذاب بود هم واسه من هم واسه آقای دندان پزشک

روح اله بلوچی شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 10:25 ق.ظ http://WWW.PARPAROOK.BLOGSKY.COM

دندانهایتان مستدام.
:)

ممنونم :-)

دوست سبز شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 12:27 ب.ظ

سیدذبیح موسوی(کغار) یکشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 06:26 ب.ظ http://kghar.blogsky.com

ا....ه

پگاه سه‌شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 06:07 ب.ظ

ما که جنس دندونمون ارثی خوبه ولی بازم قصه دندون زیاد داریم واسه تعریف کردم. حالا شما آه بکش دوست جوووون.

خوشا به سعادت دوجانبه تان !
هییییییی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد